اسفندیار رحیممشایی: ببرند. ببرند ببینیم چهکار میتوانند با آن انجام بدهند. هر جای جهان که باشد، لوح کورش، لوح کورش است و متعلق به فرهنگ و مکتب ایرانی. تازه مگر چقدر تا پایان جهان باقی مانده است که بخواهند از آن استفاده کنند؟ چیزی به آخر دنیا نمانده.
دکتر محمود احمدی نژاد (رئیسجمهور): طوری نیست. خدا را شکر میدانیم روی آن چه نوشته. یک تکه گل که مهم نیست. سند و مدرکش موجود است. هم عکس داریم، هم فیلم. میدهیم همین جوانهای پرشور و متخصصان داخلی به دست توانمند خودشان عین همان را دوباره بنویسند. بهتر از روز اولش. مملکت متخصص که کم ندارد. مشکلی نیست. یک بحران است که حل میشود. اینکه چیز تازهای نیست. مگر قبلاً چیز نبردهاند از مملکت؟ مملکت تعطیل شد؟ بحران پیش آمد؟ مگر قبلاً ممه را لولو نبرد؟ اتفاقی افتاد؟ یک نفر کمبود حس کرد؟ نکرد! این هم مثل همان. طوری نیست. سهسوته حل میشود.
عطاالله مهاجرانی: سنگ آن آدمکش ! گم شد که شد ! چه فرقی می کند؟ به قول فلان حکیم آزاده ! اخلاق در سنگ نیست در باد و مسیر آن است .
روزنامه کیهان: بروید خانه دلالان رابطه با آمریکا و نفوذیهای معلومالحال اندیشههای ضدانقلابی در دولت را بگردید تا ببینید چی کجاست.
عبدالکریم سروش: مولانا در هیچ نثر و نظمی از کورش و لوحش چیزی نگفته در عالم عرفان و سلوک به آن لوح نیازی نیست و اگر بخواهید من صد هزار لوح می نویسم !
روزنامه جوان: این لوح الان در گنجه اتاق عقبی طبقه دوم خانه هاشمیرفسنجانی نگهداری میشود. دیشب فائزه و فاطمه سر اینکه لوح مال کدامشان است، دعوایشان شد و ضمن گیس و گیسکشی سه بشقاب مربوط به دوره ملکه ویکتوریا را که در آن غذا میخوردند، شکستند. هاشمیرفسنجانی هم عصبانی شده و با لگد به زیر لوح مربوطه زده که سبب خرد شدن آن شده. همسر هاشمی هم لوح را با جارو و خاکانداز جمع کرده در کیسه زباله ریخته و فرستاده در خانه زهرا رهنورد که او هم در را باز نکرده و گفته ببرید در خانه کروبی که شوهرم را بدبخت کرد.
خبرآنلاین: روزنامه جوان در این باره نوشت: «این لوح الان در گنجه اتاق عقبی طبقه دوم خانه هاشمیرفسنجانی نگهداری میشود...»
حمیدرضا بقایی: خدا را شکر که خود کورش هنوز هست. ما باید مواظب باشیم ایشان را دزد نبرد. مگر قبلاً نمیخواستند همین کار را بکنند و ایشان را بدزدند که بحمدالله خنثی شد توطئهشان؟
هاشمی رفسنجانی: باید احتیاط کنیم این مسئله بسیار مشکوک است این کار ، کار بسیار ناشایستی بود باید آن را جدی بگیریم .
ارد بزرگ: میهن پرستان بیست و یک کشور حوزه فرهنگی ایران باستان بویژه افغانستان و تاجیکستان تا یافتن این گوهر بی مانند سیاهپوش خواهند بود .
آمریکا و اروپا: این را محکوم و سفرای خویش را فراخواندن و از ایران خواستند در طرح صلح خاورمیانه شرکت کند و یا لوح کورش را پس دهد!.
چین و روسیه: تصمیم گرفتند دیپلمات های اقتصادی خویش را در تهران دو برابر کنند و تاکید کردند موضوع سرقت لوح کورش در شورای امنیت بررسی شود !و باید از اقدامات یکجانبه دوری گزید .
علی صالح آبادی: متاسفانه شاخص قیمت سهام در همه سبدهای موجود سقوط کرده است .
علی لاریجانی: به قول شاعر
نقل افتادن هیکل نیست، هیکل بالیست
حشر دیوان سلیمان است، خمها خالیست
اگزیستانس و گوهر انسان کجاست؟ اما اگر کسی مختصر عقلی هم برای ما قائل باشد، درمییابد که بلاوجه نیست در این باره مبتهج نباشیم که هیچ، اندوهگین هم بشویم. دوستان بعضاً گمان میکنند که در لازمان و لامکان بهسر میبریم اما اینطور نیست. قصدم نیتخوانی نیست. گردنکشی در برابر قانون را هم بلاوجه میدانم اما قطع به یقین مطمئنم که شما هم نفهمیدید که منظور نظر ما در اینباره چه بود. چندان که خودم نیز در اینباره چون شمایم... اصلاً چرا از من میپرسید؟ روزگاری که مجلس در رأس امور بود، باید حرف میزدید با من. الان که ماجرا بلاوجه است. خودتان یکجور نیتخوانی کنید و عوض بنده اعلام موضع نمایید اما با درنظر گرفتن مختصر عقلی برای ما.
فدراسیون فوتبال: کلیه بازیکنان و مربیان تیم های ورزشی یک ماه حقوق خویش را برای جبران این خسارت ملی اهداء نمودند.
مهدی کلهر: داستان روشن است. موسوی و کروبی و خاتمی شبانه آمدهاند خیابان سیتیر. خاتمی قلاب گرفته، موسوی و کروبی با قنداق کلت کمری کالیبر 35 زدهاند پنجره را شکستهاند و رفتهاند توی موزه. موسوی لوح را برداشته، داده به کروبی. او هم لوح را زیر عبایش قایم کرده. بعد هم سه نفری با هم فرار کردهاند.
القاعده: خوشحالیم که یکی دیگر از بت ها موجود دنیا گمشده و همانند مجسمه بودا ! فرو ریخت .
بیانیه جمعیت دفاع از بهطور کلی: بار دیگر در شرایط کنونی دست پلید استکبار جهانی از حلقوم عناصر داخلی بیرون آمد... لذا فردا همه مردم ایران به خیابانها خواهند آمد و یکصدا فریاد برخواهند آورد که: «لوح ما رو پس بدین».
محسن رضایی: هنوز دزدیده شدن لوح برای بنده محرز نشده. لذا در این مورد نظری ندارم. ضمن اینکه از وجود این لوح در ایران هم اطلاع چندانی ندارم.
شهرام شکیبا: واعجبا ، وقتی طنز مرا در روز روشن می دزدند . دزدیدن لوح کورش که کاری ندارد !
کورش : چرا نمی گذارید آسوده بخوابم ای کاش برای شما لوحی نمی نوشتم که این قدر پریشانم نکنید .
پایان